User:Masoudhh/sandbox
اینفلوئنسر مارکتینگ ( یا بازاریابی تاثیر گذار) شاخه ای از بازاریابی است که بر روی اشخاص خاصی از جامعه ( یا استایل خاصی ) متمرکز می شود. این نوع از بازاریابی اشخاصی که بر روی خریداران بالقوه تاثیر می گذارند را تشخیص داده و به فعابیت های بازاریابی حول این اینفلوئنسرها جهت می دهد.
هنگامی که یک اینفلوئنسر محتوایی تولید میکند خود را به عنوان یک خریدار بالقوه یا شخص ثالث نشان می دهد و محصول را گواهی می کند. اشخاص ثالث حتی در زنجیره تامین هم وجود دارد ( خرده فروشان، تولید کنندگان و غیره.) یا می توانند به اصطلاح اینفلوئنسرهای ارزش افزوده باشند ( مانند روزنامه نگاران، فرهنگیان، تحلیلگران ، مشاوران حرفه ای و غیره).
ایده ی جریان ارتباط دو گامی در کتاب انتخاب مردم (پائول لازارسفلد، برنارد برلسون و هازل گاودت) که در سال ۱۹۴۰ میلادی مطالعاتی بر روی روند تصمیم گیری رای دهندگان انجام گرفت، پدیدار شد. این ایده در ادامه در دو کتاب تاثیر شخصی (نوشته لارزارسفلد و الیهو کتز در سال ۱۹۹۵ میلادی) و تاثیر ارتباطات گسترده (نوشته جوزف کلاپر در سال ۱۹۶۰ میلادی) توسعه یافت.
Contents
· 2کاربرد
· 8انواع کمپانی های اینفلوئنسر مارکتینگ
· 9همچنین مقالات زیر را ببینید
· 10منابع
اینفلوئنسر [edit]
بیشتر مباحث در موضوع تاثیر اجتماعی بر محور مقبولیت و اطمینان در محیط اجتماعی قرار دارد، همانطور که در کتاب رابرت سیالدینی آمده است: تاثیر گذاری یعنی علم و تمرین. در زمینه بازاریابی تاثیرگذار، تاثیر کمتر در مورد استدلال و یا اجبار به یک دیدگاه خاص است و بیشتر در مورد ظهور تعاملات بین احزاب مختلف جامعه می باشد. تاثیر اغلب معادل دفاع است اما ممکن است گاهی منفی باشد و به همین ترتیب به مفاهیم رقیبان و متفکران نیز مرتبط می شود.
پرداخت به اینفللوئنسرها
اینفللوئنسرمارکتینگ به دو زیر بخش تقسیم می شود: درامد حاصل از اینفلوئنسر مارکتینگ و هزینه (پرداخت) در اینفلوئنسر مارکتینگ درامد حاصل از مارکتینگ ناشی از عدم پرداخت و یا روابط موجود با اینفلوئنسرها یا محتوای شخص ثالث که توسط تبلیغ اینفلوئنسر رشد اجتماعی داشته است می باشد.
پرداخت در کمپین های بازاریابی مؤثر می تواند به صورت حمایت، تبلیغات ابتدایی یا پیام های رضایتمندی باشد و می تواند در هر نقطه از محتوا ظاهر شود. بودجه ها به طور گسترده ای متفاوت هستند و معمولا بر اساس درآمد مخاطبان است.[1]
کاربرد[edit]
برخی از بازاریابان از تبلیغات تاثیرگذار( اینفلوئنسر مارکتینگ) به منظور ایجاد اعتبار در تجارت، برخی برای ایجاد ایجاد گفتگوهای اجتماعی حول برند خود و عده ای دیگر برای فروش انلاین یا فروش در فروشگاهها برای محصولات خود هستند. بازاریاب تأثیرگذار همچنین می تواند به بازاریابی محصولات و خدمات متنوع بازاریابی بپردازد، که بر اعتبار کسب شده در طول زمان تأثیر می گذارد. بنابراین، ارزش بازاریابی تأثیرگذار را می توان با روش های مختلف اندازه گیری کرد.بعضی از بازاریاب ها ارزش رسانه های تولید شده (EMV) را اندازه گیری می کنند، برخی دیگر نرخ تاثیرگذاری را دنبال می کنند، و برخی هزینه بابت اقدام (CPA) را دنبال می کنند.
بازاریابی تأثیرگذار ارزش خود را از 3 منبع به دست می آورد:
1. دستاورد اجتماعی: اینفلوئنسرها می توانند از طریق کانال های اجتماعی و وبلاگ ها به میلیون ها مشتری دسترسی پیدا کنند.
2. محتوا اصلی: اینفلوئنسرها محتوای اصلی و اغلب موثر بازاریابی را برای مارک تولید می کند.
3. اعتماد مصرف كننده: اینفلوئنسرها روابط قوی با مخاطبان خود برقرار می كنند كه اعتماد خاصی نسبت به نظرات متفكرانه دارند.
روش های بازاریابی[edit]
اینفلوئنسر مارکتینگ، به طور فزاینده بخشی از یک محتوای تجاری است که شامل چهار فعالیت اصلی می شود:
· شناسایی اینفلوئنسرها و رتبه بندی آنها به ترتیب اهمیت.
· بازاریابی به اینفلوئنسرها، برای افزایش آگاهی از شرکت در جامعه تأثیرگذار
· بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها، با استفاده از اینفلوئنسرها برای افزایش آگاهی بازار از شرکت در میان بازارهای هدف
· بازاریابی با اینفلوئنسرها، تبدیل اینفللوئنسرها به طرفداران شرکت.
اینفلوئنسر مارکتینگ توسط یک فعالیت مستمر ارزیابی که در کنار چهار فعالیت اصلی قرار دارد، افزایش می یابد.اینفلوئنسر مارکتینگ با کلمه بازاریابی شفاهی ( دهان به دهان) (WOM) مترادف نیست، اما تأثیرش ممکن است به این شیوه منتقل شود. بنابراین WOM بخش اصلی مکانیزم اینفلوئنسر مارکتینگ است.[2]
در تعریف اینفلوئنسر تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. Peck اینفلوئنسرها را "مجموعه ای از اشخاص ثالثی که بر سازمان و مشتریان بالقوه خود تاثیر می گذارد" تعریف می کند. به طور مشابه، Brown and Hayes یک اینفلوئنسر را "شخص ثالثی که به طور قابل توجهی تصمیم گیری خرید مشتری را شکل می دهد،اما هرگز نمی تواند برای آن پاسخگو باشد" تعریف می کند. Keller and Berry خاطرنشان می کنند که اینفلوئنسرها انسان هایی عملگرا ، دارای ارتباط موثر، تأثیر گذاری بالا ، ذهن فعال و اعتقاد بالا هستند ، گرچه این مجموعه ویژگی ها به طور خاص با بازارهای مصرفی هماهنگ است.[3] دقیقا چیزی که اینفلوئنسرمارکتینگ را شامل می شود بستگی به محتوا (خرده فروشی یا B2B) و متوسط انتقال نفوذ (آنلاین یا آفلاین یا هر دو) دارد. اما به طور فزاینده ای پذیرفته شده است که شرکت ها علاقمند به شناسایی و درگیر شدن با اینفلوئنسرها هستند. همانطور که Keller and Berry بیان میکنند، "کسب و کارها خیلی سخت در حال پیش رفت هستند و برای متقاعد کردن مردمی که به پیامهای آنها کمتر گوش میدهند و یا کمتر نگاه میکنند ، توجه بیشتری دارند". هدف قرار دادن اینفلوئنسرها به عنوان وسیله ای برای تقویت پیام های بازاریابی، به منظور مقابله با گرایش رو به رشد مشتریان، برای نادیده گرفتن بازاریابی استفاده می شود.
شناخت اینفلوئنسر ها[edit]
اولین قدم در اینفلوئنسرمارکتینگ شناسایی اینفلوئنسرها است. اینفلوئنسرها به بخش های جداگانه خاصی در بازار تقسییم می شوند و به عنوان کانال برای کل بخش هدف مورد استفاده قرار می گیرند. در حالی که لیستی از اینفلوئنسرهای عمومی وجود دارد ( مانند time 100) اما به عنوان هدف برنامه یک تجارت در بخش خاص کمتر مورد استفاده قرار میگیرند. سایت هایی وجود دارند که هنگامی که کمپین خود را طراحی کرده اید میتوانید اینفلوئنسرهایی را که مشتاق هستند در کمپین شما شرکت کنند، پیدا کنید(مانند چنکا، پلتفرم تبلیغات اینتستاگرامی و بازاریابی تاثیرگذار) همچنی می توانید با استفاده از شبکه های اجتماعی میتوانید اینفلوئنسرها را بر اساس کلید واژه ها یا کسانی که متعلق به صنعت خاصی هستند را بیابید.[4]
علاوه بر این، تکنیک های تحقیق در بازار می توانند برای شناسایی اینفلوئنسرها، با استفاده از معیارهای پیش تعیین شده برای تعیین میزان و نوع اینفلوئنسر استفاده شوند. به عنوان مثال، Keller و Berry پنج ویژگی از اینفلوئنسرها را پیشنهاد می کنند:
· فعالان: اینفلوئنسرها درگیر انجمن ها، جنبش های سیاسی، موسسات خیریه و غیره هستند.
· ارتباطات: اینفلوئنسرها دارای شبکه های بزرگ اجتماعی هستند
· قدرت: اینفلوئنسرها به دنبال دیگران هستند و به آنها اعتماد دارند
· ذهن فعال: اینفلوئنسرها دارای منافع متعدد و گوناگون هستند
· متمایزکنندگان: اینفلوئنسرها تمایل دارند که پیشگامان (یا بازماندگان) در بازار باشند.
بری در مطالعه خود درباره ی اینکه چه ویژگیهایی با اینفلوئنسرها در ارتباط است 4 آرکه تایپ از اینفلوئنسرها را بیان می کند:[5]
· معلمان - در زمینه نشاند دادن منفعت و پرورش روشنگری رشد می کنند
· مربیان (هدایت کنندگان) - به نفع نشان دادن منفعت و مشارکت است
· سرگرم کننده ها - به نفع نرخ رشد و الهام بخشی است
· کاریزماتیک ها - به نفع پرورش روشنگری و الهام بخشی است
(Gladwell (2000 [6] خاطرنشان می کند که "موفقیت هر گونه اپیدمی اجتماعی به شدت وابسته به مشارکت مردم با یک مجموعه خاص و نادر از هدایای اجتماعی است". گلدول (2000) 3 نوع اینفلوئنسر را شناسایی کرد:
· متصل کنندگان
· خبررسانی ها(Mavens)
· فروشندگان
متصل کنندگان شبکه اجتماعی از انواع مختلف مردم را دارند و به همین دلیل دسترسی گسترده ای دارند. این ها برای ارتباطات شفاهی (دهان به دهان) حائز اهمیت هستند[7]. خبر رسانی ها به دنبال مصرف اطلاعات و به اشتراک گذاری آن با دیگران هستند، آنها در رابطه با روند بسیار دقیق عمل می کنند. در نهایت فروشندگان "متقاعد کننده های کاریزماتیک" هستند. منبع تاثیرگذاری آنها بر تمایل دیگران به تلاش برای تقلید رفتار آنهاست. این 3 گروه با توجه به (Gladwell (2000 مسئول "تولید، ارتباط و پذیرش پیام ها" هستند.
بیشتر نوشته ها در مورد اینفلوئنسرها متمرکز برر بازار مصرف کننده است. و دید کمتری نسبت به اینفلوئنسرهای B2B وجود دارد. تمایز کلیدی بین مصرف کننده و بازار های تجاری این است که بیشتر تمرکز بازار مصرف کنندگان بر نفوذ خود مصرف کننده است. این به این دلیل است که ارتباطات شفاهی (دهان به دهان) در محیط مصرف کننده شایع است.در بازاریابی کسب و کار، اینفلوئنسرها افرادی هستند که بر فروش تاثیر می گذارند، اما معمولا از تصمیم خرید واقعی حذف می شوند. مشاوران، تحلیلگران، روزنامه نگاران، دانشگاهیان، رگولاتورها، سازمان های استاندارد، نمونه هایی تاثیر گذار بر کسب و کار هستند.
همه عوامل تأثیرگذار بر تجارت برابر نیستند. بعضی از نفوذ بیشتری نسبت به دیگران دارند، و برای ایجاد تمایز میان تأثیرگذارترین و افراد کمتر تاثیر گذار، باید از مکانیزم رتبه بندی استفاده کرد. بدین ترتیب مدل Influencer50 برای رتبه بندی تأثیرگذار بر کسب و کار ایجاد شده است:
· دسترسی به بازار - تعداد افراد واحدی توانایی ارتباط با آن را دارند.
· استقلال - این که آیا اینفلوئنسر علاقه مند به تبلیغ یک دیدگاه خاص است یا خیر.
· فراوانی تاثیر: تعداد فرصت هایی که یک فرد باید بر تصمیمات خرید تاثیر بگذارد.
· تخصص – چقد اینفلوئنسر در ان موضوع تخصص دارد.
· متقاعد کنندگی: میزان نتیجه در نادیده گرفتن مشاوره اینفلوئنسر.
· سختی نقش - میزان تأثیری که در طول چرخه حیات تصمیم گیری اعمال می شود.
چندین شرکت دیگر از جمله Ammo Marketing, Liquid Intelligence and DesignKarma Inc در ایالات متحده، Agent Wildfire در کانادا، SCB Partners در اروپا و Vocanic در آسیا، روش های اختصاصی خود را برای شناسایی و هدف گیری اینفلوئنسرها برای بازار (یا بخش بازار) توسعه داده اند.
Fred Reichheld، مشاور شرکت Bain & Company، یک روش شناسی را برای تعیین میزان رشد شرکت ها تحت تأثیر تمایل مشتریان برای ارجاع به همکاران خود قرار داده است[8]. Reichheld تحقیقات خود را به یک سوال ساده تقسیم می کند: چقدر احتمال دارد که شما شرکت X را به یک دوست یا همکار پیشنهاد دهید؟ از پاسخ به این سؤال، میزان رضایت دهنده شبکهتعیین می شود که به شدت با نرخ رشد شرکت ارتباط دارد.
شبکه های اجتماعی[edit]
سرویسهای تحت وب میتوانند برای به دام انداختن سایتهایی که بر اساس شبکههای اجتماعی کار میکنند استفاده شوند. در این شبکههای اجتماعی کاربران می توانند روی مخاطبان خود تاثیرگذار باشند. در نهایت شرکت بازاریابی تاثیرگذار از تاثیرگذاران میخواهد تا با استفاده از محصولات یا سرویسهای یک شرکت خاص بر روی شبکههای اجتماعی خود محتوا ایجاد کرده و آن را به بحث بگذارند. سپس مشریان میتوانند استفاده از محصولات شرکت را از طریق کسی که روی آنها تاثیر داشته است ببینند.
در حال حاضر حداقل ۷۰ کمپانی از طریق تاثیرگذاران محصولات خود را به نمایش میگذارند. طرفداران این روش از تبلیغات آنلاین ادعا دارند که این نوع فعالیت آنلاین در بازار داغ معاملات آفلاین آنها نیز تاثیر گذاشتهاست. برای مثال، Razorfish برای اولین بار یکی از گزارشات بازاریابی تاثیرگذار اجتماعی را منتشر کرد. این گزارش تئوریهای حول بازاریابی اجتماعی را به بحث میگذارد. از جمله این تئوریهای بازاریابی اجتماعی، اهمیت پویایی پوش/پول و توانمندسازی مصرف آنلاین، میزان اعتبار و اهمیت بازاریابی buzz میباشند.
به علاوه، فعالیتهای آنلاین میتوانند هسته اصلی تصمیمگیری آفلاین باشند. به این دلیل که مصرفکنندگان میتوانند محصولات را بررسی کرده و وبسایت را مرور کنند.[9]
منتقدان این روش آنلاین ادعا میکنند که بررسی منابع به صورت آنلاین میتواند به راحتی بخشی از اطلاعات و ورودیها را از قلم بیاندازد. آنها ملاحظه میکنند که مبادله اطلاعات بسیار بیشتری در دنیای آفلاین رخ میدهد که در دنیای آنلاین حذف میشوند. در حقیقت، بیشترین مبادله اطلاعات به جای فضای مجازی، در صحبتهای روی در روی رخ میدهند. آنها ادعا میکنند که بیشینه این گسترش فرد به فرد (نزدیک به ۸۰ درصد) در صحبتهای روی در روی رخ میدهند. این در حالی است که بر اساس گزارشات، گسترش فرد به فرد در فضای مجازی تنها هفت تا ده درصد سهم را به خود اختصاص میدهد.
کارل نتیجهگیری میکند که به نظر میرسد بیشینه تبلیغات فرد به فرد، در فضای آفلاین رخ میدهد. این یافتهها زمانی بسیار جنجالی شد که سازمانها بیشتر به برندهایی توجه نشان دادند که در فضای مجازی به بحث گذاشتهشدهبودند. همچنین تحقیقات آکادمیک اخیر روی تبلیغات آنلاین تمرکز پیدا کرده بود. بنابراین توجه سازمانها هم به مکالمات آنلاین و هم به مکالمات آفلاین بسیار مهم میباشد.
کلر فی در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد که “ در حالی که پیش از این متخصصان برآورد کرده بودند که ۸۰٪ صحبتهای کلامی بازاریابی در فضای آفلاین اتفاق میافتد (چه روی در روی چه با تلفن)، تحقیقات جدید نشان میدهد که این تصور به ۹۲٪ ارتقا یافته است. نیت الیوت مشاهده میکند که سهم بسیار زیادی از کاربران یکدیگر را به طور روی در روی تحت تاثیر قرار میدهند. و همین کاربران از طریق بلاگها یا شبکههای اجتماعی به مقدار کمتری تحت تاثیر قرار خواهند میگیرند. و Fluent گزارش میدهد که به رغم اینکه معیارها به این سمت جهتگیری میکنند که “به یاد داشتن تاثیر فعالیتهای آنلاین روی تصمیمات خرید بسیار مهم است.” همچنین نظرسنجیها بیان میکنند که “جامعه نظرسنجی به دوستان آفلاین خود اعتماد بیشتری دارند. این آمار اعتماد ۷۳ درصد برای دوستان آفلاین در مقابل تنها ۳۳ درصد از دوستان آنلاین میباشد.”
اکوسیستم تاثیرگذاری[edit]
منابع تاثیرگذاران میتوانند متفاوت باشند. بازاریابان به عادت گذشته تاثیرگذارانی را مورد هدف قرار میدهند که به سادگی قابل شناسایی هستند، مانند تاثیرگذارانی که در اخبار، آنالیزهای صنفی، و مدیران سرآمد هستند. این در حالی است که در بیشترین خریدهای B2C، تاثیرگذارن میتوانند از افرادی باشند که توسط خریدار یا کارمندان خردهفروشیها شناخته شده باشند. در معاملات با ارزشتر B2C، انجمن تاثیرگذاران میتوانند بسیار گسترده و متفاوت بوده و شامل مشاوران، افرادی با سابقه سیاسی، اقتصاددانان و انجمن کاربران باشند.
تحلیلکننده فورستر، مایکل اسپیر بیان میکند، برای کسب و کار های متوسط و کوچک، “فروشهای حوزه تکنولوژیهای اطلاعاتی از حزبهای مختلفی، مانند همپیمانهای کسب و کاری، مشاوران، بلاگرها، و فروشندگان تکنولوژی تاثیر میپذیرند.” او توصیه میکند که “لازم است دستفروشان، تاثیرگذاران را در بازار خود شناسایی کنند این مهم نیازمند آن است که یک برنامه شناسایی تاثیرگذاران جامع بوده و بایستی برای رتبهبندی میزان تاثیرگذاری تاثیرگذاران روی پروسه تصمیم گیری، یک شاخص ایجاد کنیم[2].”
همانطور که منابعی مختلفی برای تاثیرگذاران وجود دارد، تاثیرگذاران میتوانند همچنین نقشهای مختلفی را در زمانهای متفاوت در پروسه تصمیمگیری ایفا کنند. این ایده در بازاریابی تاثیرگذار توسط براون و هایس ایجاد شده است. آنها مشخص میکنند که چگونه و در چه زمانی بخشهای مختلف تاثیرگذار روی پروسه تصمیمگیری تاثیر میگذارند. این مهم در ادامه بازاریابان را قادر میسازد تا به طور انتخابی تاثیرگذاران را بر حسب تاثیر پروفایل انفرادی آنها، مورد هدف قرار دهند.
تاثیر وبلاگنویسان روی دیگر کاربران شبکههای اجتماعی یک موضوع قابل بحث دیگری میباشد. این مبحث در کتاب “تاثیرگذاران جدید” از پاول گیلین بررسی شدهاست. براون و هایس همچنین این موضوع را مورد بحث قرار دادهاند اما کمتر به اهمیت تاثیر شبکههای اجتماعی، به طور خاص در زمینه B2B اعتقاد دارند.
پروسه تاثیرگذاری[edit]
به منظور دستیافتن به هدف مشتریان کسب و کارها، تاثیرگذاران بایستی به طور غیر مستقیم یک تغییر در نگرش در مخاطب برند یا محصول ایجاد کنند. تغییر در نگرش بیننده از محتوایی ایجاد میشود که تاثیرگذار تولید کرده است. خود تغییر در واقع یک پروسه روانشناختی در انسان میباشد. پروسه روانشناختی میتواند تحت مدل RACE توضیح دادهشود. رسیدن، عمل کردن، تبدیل کردن، و مشارکت کردن RACE را ایجاد کردهاند. این چهار پله برای کمک به برندها طراحی شده است تا بتوانند با مصرفکننده خود در پروسه مصرف همراه شوند.
1. نرخ دسترسی: این مرحله برای یافتن تاثیرگذار و ایجاد دسترسی به کانالهای او به مخاطبانش میباشد. هر تاثیرگذار مهارت خاص خود را داشته که مخاطبانش برای آن ارزش زیادی قائلند. و این دنبالکنندگان به توصیههای وی به عنوان یک شخص ثالث درباره یک برند، بیشتر از تبلیغات خود برند اعتماد دارند. بنابراین تاییدیه یک تاثیرگذار میتواند به عنوان یک مرور بر محصول تلقی شود تا یک تبلیغ ساده که بسیاری از دنبالکنندگان أن را کم و یا اصلا در نظر نمیگیرند. در مجموع مردم کسانی را دنبال میکنند که با آنها اشتراکی در علاقهمندیها داشته باشند. بنابراین احتمال اینکه آن محصول را بخرند نیز بیشتر خواهد بود. فرود روی یک تاثیرگذار مناسب میتواند به برند این اجازه را بدهد تا گروه مصرفکنندگان خود را مطممئن کند.
2. عمل کردن: عمل کردن یعنی ترغیب برای شرکت توسط ایجاد یک کمپین ثانویه. این کمپین برای ایجاد آگاهی بیشتر و بیشتر و افزایش رسیدن به جامعه بزرگتری از مصرفکنندگان میباشد. در این مورد عملکردن میتواند ترغیب مصرفکنندگان برای به اشتراکگذاری نظرات خود در شبکههای اجتماعی باشد. در عمل، تاثیرگذاران معمولا نظر واقعی خود را درباره محصول به اشتراک میگذارند. همچنین آنها میتوانند کاربرد محصول را در زندگی خود برای رفع یک مشکل نشان دهند. تاثیرگذاران بایستی بحث را به سمتی بکشانند که تمامی ویژگیها و راهکارها و راهحلهایی را که این محصول میتواند ارائه دهد را در برگیرد. مصرفکنندگان هدف بایستی در بحث شرکت کنند تا بتوانند فهم خود را از ارزش و کارایی محصول ارتقا دهند.
3. تبدیل: در این مرحله، تاثیرگذاران بایستی دنبالکنندگان خود را به مصرفکنندگان آن محصول تبدیل کنند. پس از فرم دادن فهم از محصول در دنبالکنندگان، زمان آن فرا میرسد که برای خرید تصمیم گیری کنند. بر اساس تحقیقات مک کنزی، بازاریابی تاثیرگذار به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بالابردن میزان فروش شناخته شده است. این تحقیق نشان میدهد که “مصرفکنندگانی که از طریق زبانی از مصرفکنندهای به مصرفکننده دیگر تحریک شدهاند، دو برابر تبلیغات پرداختشده ایجاد فروش کردهاند.” و از بین آنهایی که تبلیغ فرد به فرد داشتهاند، ۳۷٪ بیشتر نرخ بازگشت داشتهاست.[10] آغاز آن عموما با قالب کوپن همراه بوده که در واقع بسیار نیز کوتاه مدت خواهد بود.کوپن عموما باعث میشود تا خرید همان لحظه اتفاق بیفتد و به عقب نیفتد. این گونه مخاطبین نه تبلیغ را فراموش می کنند و نه میل و رغبت به محصول را از دست می دهند.
4. نرخ مشارکت: در مورد این مرحله نکته اصلی ساختن روابط مشتری از نکات اصلی می باشد. اینفلوئنسرها باید مشتری های بار اول را به مشتری های وفادار محصول تبدیل کنند. یک عنصر پایه که برای وفاداری بی طرفانه در یک محصول اغلب نادیده گرفته می شود وفاداری مصرف کنندگان به خودشان است. برند ها به دنبال افرادی می گردند که به صورت طبیعی متناسب با شخصیتشان هستند و شاد بودن خود را از طریق آن نشان می دهند. به این ترتیب، وفاداری مشتری از طریق تعامل ساخته شده از طرف اینفلوئنسر ها ساخته شده است.
انواع کمپانی های اینفلوئنسر مارکتینگ[edit]
تعداد بسیاری کمپانی در زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ وجود دارند که در کنار بازاریابی های دیگر یکی از بخش های آن کمپانی به مبحث اینفلوئنسر مارکتینگ می پردازند.اولین پلتفرمی که در ایران فعالیت دارد پلتفرم chanka می باشد که کمپین های ایجاد شده از طرف برند ها را به اینفلوئنسرهای اینستاگرامی متصل میکند. پلتفرم های خارجی نیز را میتوانید در مقاله های بیساری در fluent بیابید.[11]
همچنین مقالات زیر را ببینید[edit]
منابع[edit]
1. Jump up^ Hall, John. "The Influencer Marketing Gold Rush Is Coming: Are You Prepared?". Retrieved 19 July 2017.
2. ^ Jump up to:a b Brown, Duncan and Hayes, Nick. Influencer Marketing: Who really influences your customers?, Butterworth-Heinemann, 2008
3. Jump up^ Keller, Ed and Berry, Jon. The Influentials, Free Press, 2003
4. Jump up^ Russ, Henneberry. "How to Find Influential People With Social Media". Social Media Examiner. Retrieved 22 February 2015.
5. Jump up^ "4 Archetypes of Top Social Media Influencers". Retrieved 19 July2017.
6. Jump up^ Gladwell, Malcolm (2000). The Tipping Point: How Little Things Can Make A Big Difference. United States: Little Brown. ISBN 0-316-31696-2.
7. Jump up^ Brown, Duncan; Hayes, Nick (2008-01-01). Influencer Marketing: Who Really Influences Your Customers?. Elsevier/Butterworth-Heinemann. ISBN 9780750686006.
8. Jump up^ Reichheld, Fred. The Ultimate Question: Driving Good Profits and True Growth, Harvard Business School Press, 2006
9. Jump up^ "McKinsey: The Consumer Decision Journey". Mckinseyquarterly.com. 2013-03-13. Retrieved 2013-04-29.
10. Jump up^ "10 Reasons Why Influencer Marketing is the Next Big Thing". Retrieved 2017-05-05.
11. Jump up^ "Introducing the Influencer Marketing Technology Landscape". Marketing Land. Retrieved 14 July 2016.